اهميت افکارانسان
افکار انسان اهميت بسزايي در زندگي او خواهد داشت. درواقع همانگونه که قدرت تفکر با وجود منحصر به فرد بودن خود در انسان
، انسان را از سايرموجودات متمايز ميسازد علاوه بر آن تاثيرات عميقي نيز در زندگي او خواهد گذاشت. بر اين اساس چگونگي افکار انسان و نيز چگونه درگير شدن او در افکار خود و همچنين چگونگي سازمان دهي آنها وغلبه انواع خاصي از افکار بر ذهن فرد مورد توجه روانشناسان است. گستره وسيعي ازفعاليتهاي ذهني را افکارانسان دربرميگيرد. هنگامي که مصمم هستيم کاري انجام دهيم و يا برنامهاي براي خود تنظيم کنيم و يا درباره فرزند بيمارمان دلواپس شويم. در همه اين موارد سرگرم تفکر هستيم و انواعي از افکاردر ذهن ما جريان مي يابد. در واقع افکار انسان اشاره به اين توانايي انسان دارد که ما ميتوانيم اشيا افراد ووقايع را در غياب آنهاتجسم و تصوير سازي کنيم و حتي مي توانيم تغييراتي در آنها اعمال کنيم.
طبقه بندي افکار انسان
در يک طبقه بندي بسيار ساده افکار انسان در دو طبقه مثبت و منفي دسته بندي ميشود. اين نوع از دسته بندي بسيار مورد توجه روانشناسان و بويژه مشاوراني است که ديدگاه شناختي دارند. اين دسته بندي دو نوع افکارمثبت و منفي در انسان شناسايي ميشود و اعتقاد بر اين است که غلبه هر يک از آنها برذهن فرد شيوه زندگي او را تا حدي وسيع نشان ميدهد. بطوري که همين افکار ساده بهراحتي ممکن است موجب تفاوت سبک زندگي فرد با سايرين ، يا با خود او در مراحل مختلف زندگي شود.
افکار مثبت انسان
بر اساس اين دسته بندي افکار مثبت آن دسته از افکاري راشامل ميشود که تاثيرات مفيدي بر ذهن و رفتار فرد به جاي ميگذارند، هدايت کننده هستند و اغلب موجبات زندگي دلپذيررا فراهم ميسازند. افرادي که داراي چنين افکاري هستند کمتر در داماسترسوفشارروانيگرفتار ميشوند و يا حداقل به راحتي خود را ميتوانند از چنين شرائطي رهاکنند. اين افراد اعتماد به نفس بالاتري دارند، ديد خوبي نسبت به خود دارند و بطورکلي افکار آنها حول و حوش خوب بودن ، سالم بودن وواقع بين بودندور ميزنند.
چند نمونه از افکار مثبت
من در موارد مختلف پيروز بودهام هر چند شکستهايي نيز داشتهام.
من فرد کارآيي هستم.
لازم نيست همه مثل هم باشند.
بعضي افراد دروغ ميگويند.
افکار منفي انسان
افکار منفي تحريک کننده هيجانات منفي در انسان هستند. کهاغلب در اثر وقايع بيروني که بار منفي دارند براي افراد ناراحت کننده هستند راهاندازي ميشوند. اين افکار چسبندگي فوقالعادهاي درذهن انساندارند و درگيري و مشغله شديديبراي صاحب خود ايجاد ميکنند. افتادن در چرخه اين افکار و عدم تلاش براي خارج شدناز اين چرخه اغلب مشکلات جدي رواني را ممکن است به بار آورد. روانشناسان شناختيمعتقدند اغلب اضطرابها و افسردگيها ،اختلالات ارتباطي،مشکلات زناشوييو انواع مسائل ديگر از زندگيفرد ناشي از غلبه افکار منفي بر ذهن فرد است. بر اين اساس هدف آنها گسترش حوزه وقلمرو افکار مثبت و به عبارتي مثبت انديشي در افراد است.
چند نمونه از افکار منفي
من هميشه شکست ميخورم.
ديگران نيز بايد مثل من باشند.
هيچ کس نبايد دروغ بگويد.
من فرد به درد بخوري نيستم.
افکار هدفمند در مقابل افکار بيهدف
افکار انسان را از لحاظ اينکه از يک هدف يا اهداف ويژهاي پيروي ميکنند يا نه نيز ميتوان دسته بندي کرد. افکار هدفمندآن دسته از افکاري هستند که بر اساس اهداف ويژهاي سازمان مييابند. و فرد با درنظر گرفتن آن اهداف ، افکار خود را نيز سازمان ميدهد. بطوري که ميتواند به صورتگام به گام به تهيه مراحلي بپردازد که موجب رسيدن او به اهدافش ميشود. مثل افکارمربوط به حل يک مساله رياضي يا افکارمربوط به برنامه ريزي درسي.
برعکس افکار بيهدف ، بدون برنامه و بدون هدف ويژهاي ذهنفرد را درگير ميسازند خيالبافيها از جمله اين دسته افکار هستند. که برنامه وسازمان مشخصي ندارند و ممکن است با يک عامل و محرک ساده را راه اندازي شوند و بهحوزههاي مختلف وارد شوند و سرانجام فرد به خاطر نياورد که از کجا به اين نقطه فعلياز افکار رسيده است. از شاخه به شاخه ديگر پريدن معمولا ويژگي اين دسته از افکاراست. هر چند جلوگيري وضع کامل اين دسته از افکار وجود ندارد. اما از آنجا که اغلبدر کارهاي فکري فرد موجب ايجاد مشکل ميشود و غالبا تمرکزفرد را به هم ميريزند لازم است با انواع تمرينات فکري تحت کنترل فرد قراربگيرند.
تولید پاک و کار امد و محیط ایمن با محصولات پدیده کیمیا